چهارشنبه ۲۴ مهر ۱۳۸۷ - ۰۶:۱۱
۰ نفر

آذر مهاجر: طراحی صحنه و لباس هر کدام به تنهایی هنری مستقل از زیر مجموعه هنرهای تجسمی محسوب می‌شوند که در عین حال از هنرهایی چون نقاشی، مجسمه‌سازی‌، معماری، گرافیک و... نیز بی‌نیاز نیستند.

این هنرها از آن رو که کاربردی هستند و قرار است نیازهای متنوعی به جز نیازی‌های معنوی و ذوق هنری مخاطبان را پاسخ بدهند، در هر شرایط و برای هر مدیومی، تعاریف مختلف و متعددی پیدا می‌کنند. بنابراین وقتی صحبت از طراحی صحنه و لباس در تلویزیون می‌شود، تعریف ویژه‌ای از این هنر مدنظر قرار می‌گیرد که قرار است به نتیجه‌ای خاص منجر شود. طراحی صحنه و لباس در تلویزیون و مخصوصا برنامه‌های نمایشی آن، طراحی بستری مناسب برای ارائه باور پذیر یک اتفاق یا داستان است.

این طراحی ممکن است متناسب با نوع برنامه نمایشی، لزوما رئال نباشد اما در هر صورت بستر رویداد است و باید ویژگی‌های لازم برای پذیرفته شدن از سوی مخاطب را داشته باشد و پذیرفته شدن از سوی مخاطب اتفاقی نیست که به سادگی رخ دهد. مخاطب امروز تلویزیون، در مقایسه با حتی 25 سال گذشته هم بسیار حرفه‌ای و در نتیجه متوقع شده است! افزایش تعداد تولیدات نمایشی سیما، دسترسی به برنامه‌های تلویزیونی متنوع، گسترش سینما و تولیدات متنوع نمایشی از مخاطب تلویزیون، متخصصینی ساخته که اگر توانایی ارائه تحلیل‌های کارشناسانه را نداشته باشند، به راحتی می‌توانند قابلیت‌های هر اثری را تشخیص بدهند و در نتیجه آن را بپذیرند یا رد کنند.

روح طراحی صحنه و لباس

اگر چه در مقایسه با سال‌هایی که بازیگران از لباس‌های شخصی خود استفاده می‌کردند و لوکیشن‌ها بدون طراحی به‌عنوان بستر داستان مورد استفاده قرار می‌گرفتند، طراحی صحنه و لباس در تلویزیون ما رشد چشمگیری داشته است، اما همچنان مشکلاتی، فضا‌سازی‌ سریال‌های تلویزیونی را تحت‌تأثیر قرار می‌دهند. متأسفانه کمتر صحنه پردازی و نوع پوشش بازیگران یک سریال گویای روح حاکم بر مجموعه سریال به‌عنوان یک اثر هنری است.

در طراحی صحنه و لباس سریال‌هایی که راوی داستان‌های معاصر هستند، تنها ابتدایی‌ترین مولفه‌ها مدنظر قرار می‌گیرد؛ مولفه‌هایی مانند اینکه شخصیت‌ها متعلق به چه جایگاه اجتماعی هستند، در کدام شهر یا کدام نقطه از شهر زندگی می‌کنند و مواردی از این دست. کمتر دیده‌ایم روحیه و دیدگاه‌های یک شخصیت در نوع لباسی که برایش طراحی می‌شود و یا نوع آرایش خانه یا محل کارش دخیل شده باشد.

البته این مورد شاید بیش از هر چیز با  عدم‌پرداخت دقیق و درست شخصیت‌ها در بیشتر سریال‌های تلویزیون ما مربوط باشد. به‌عنوان نمونه در یک سریال پر بیننده تمام شخصیت‌های زن با وجود تعریف و پرداختی متفاوت و متناقض، همه سارافون می‌پوشند! یا همه شخصیت‌های مرد فلان سریال دیگر، اصرار دارند که کت و شلوار به تن کنند حتی وقتی می‌روند از سوپر سر کوچه ماست بخرند!  از طرفی بدیهی است که طراح صحنه یا لباس، یک نقاش یا مجسمه ساز نیست که حس شخصی خود را در اثرش به نمایش بگذارد، اما از طرفی هم نمی‌توان توقع داشت بی‌توجه به مقوله هنر تنها با الهام از جامعه یا بستر زمانی داستان دست به کار طراحی شود.

یک طراح صحنه یا لباس باید بتواند ضمن رعایت همه اصول و وفاداری به واقعیت‌های موجود، ظریف و هنرمندانه دستی به کل اثر ببرد و هارمونی متناسب را در کارش ایجاد کند. طراحان صحنه و لباس ممکن است اصول اولیه کارشناسان را خوب بدانند، مدیوم تلویزیون را بشناسند، از سبک‌ها و شیوه‌های نمایشی شناخت کامل داشته باشند و در کل بدانند بستری که اتفاق و داستان سریال در آن رخ می‌دهد چه بستری است و همچنین، بستر رسانه‌ای که قرار است آن را به نمایش‌ بگذارد حائز چه ویژگی‌هایی است، اما گاهی بی‌توجهی به نکاتی ساده، سطح کار طراحان صحنه و لباس را در حدی صرفا قابل‌قبول نگاه می‌دارد و از بروز نتیجه‌ای فوق‌العاده جلوگیری می‌کند.

طراح تصمیم‌گیر

طرح‌های تلویزیونی در ساده‌ترین اشکال‌ها هم با همکاری متخصصانی متعدد به انجام می‌رسند و یکی از مؤثرترین راهکارها برای ارائه اثری موفق از همه جهات، ایجاد هماهنگی بین این متخصصان است. تجربه نشان داده که وقتی نویسنده و کارگردان با هم در تعامل باشند، بازیگر خیلی پیش‌تر از آنکه بخواهد جلوی دوربین قرار بگیرد، در جریان کار قرار می‌گیرد و سایر عوامل در تامل و هماهنگی کامل به وظایف خود عمل می‌کنند و نتیجه طرح به‌مراتب بهتر خواهد بود.

این هماهنگی بایستی بین طراحان نور، صدا، صحنه، لباس و... هم ایجاد شود تا تاثیرات مطلوب خود را  بگذارد. در طرح‌های کوچک‌تر می‌توان این هماهنگی را با برنامه ریزی و زمان‌بندی مناسب ایجاد کرد اما در طرح‌های بزرگتر لازم است فردی به‌عنوان طراح هنری، مدیریت و هدایت طراحان مختلف را برعهده داشته باشد. خوشبختانه این اتفاق در مورد برخی سریال‌ها به‌خصوص سریال‌های تاریخی رخ داده است اما در حد تجربیاتی پراکنده بوده که باید به یک روند متداول بدل شود.

یک تیر برای نشان‌های پیاپی

اما همه آنچه به‌عنوان آفت ممکن است هنر طراحی صحنه و لباس را در تلویزیون کشور ما دچار مسئله کند، به طراحان صحنه و لباس ما مربوط نمی‌شود و بدیهی است که پارامترهای متفاوتی در این امر دخیلند؛ کمبود بودجه و شتابزدگی در تولید مهم‌ترین مسائل مبتلا به حوزه‌های مختلف تولید سریال از جمله طراحی صحنه و لباس هستند. اما بسیاری مواقع از هیچ‌کدام از این نقیصه‌ها راه فراری نیست.

بدیهی است که گاه به دلایلی لازم است سریال یا برنامه‌ای تلویزیونی در کوتاه‌ترین زمان تولید شود یا اینکه همیشه و در هر طرحی سقف بودجه محدود است و خیلی وقت‌ها چاره‌ای نیست جز اتمام طرح با همان بودجه محدود. در این صورت این مدیران و برنامه ریزان تلویزیون هستند که کارشان را به درستی انجام نداده‌اند چرا که پیش‌بینی قابل‌قبولی برای چنین شرایطی نداشته و ندارند. با وجود تکرار  چندباره چنین مشکلاتی، هرگز مدیران سازمان به فکر میان‌برها یا کاتالیزور‌های مناسب نبوده‌اند.

یکی از این نوع کاتالیزورها در زمینه طراحی صحنه و لباس، ایجاد بانک است. هرگز تجربیات قبلی در این دو مورد جمع‌آوری نشده، اطلاعاتی درباره طراحی صحنه و لباس در دوره‌های مختلف تاریخی به تفکیک زمان و موقعیت جغرافیایی جمع‌آوری نشده است، حفاظت و نگهداری از دکورها و لباس‌های سریال‌های قبلی با برنامه ریزی و هدفمند انجام نشده است و روی هم‌رفته هر طراحی در هر طرحی چه معاصر و چه تاریخی ناچار به دوباره کاری است و برای این دوباره‌کاری‌ها هم بودجه و هم‌زمان است که حیف می‌شود. در حقیقت این مدیران سازمان صدا و سیما هستند که باید در سیاست گذاری‌های کلان خود به چنین مقولاتی بیندیشند و برای آن تصمیمات اجرایی بگیرند.

تردیدی نیست با برنامه‌ریزی‌های دقیق و هدفمند اتفاق‌های خجسته‌ای در زمینه طراحی صحنه و لباس رخ می‌دهد: شرایط کار آسان‌تر خواهد شد و در نتیجه بسیاری از هنرمندان صاحب نام این حوزه‌ها بیشتر فعالیت خود را به تلویزیون معطوف می‌کنند و در نهایت کیفیت سریال‌ها و برنامه‌های نمایشی بهتر خواهد شد و همچنین اتمام طرح‌ها در کوتاه‌ترین زمان ممکن به صرفه اقتصادی هم منجر می‌شود.

کد خبر 65851

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز